اظهارات سردار محمدرضا نقدی معاون فرهنگی سپاه درباره کوروش واکنش هایی در پی داشت.سردار نقدی روز پنج شنبه در مشهد گفته بود: «بهزور کوروش نامی را در صدر تاریخ ایران نشاندهاند چون کوروش با یهودیان خوب بوده است پس ملت ایران باید با صهیونیستها خوب باشند؟ همه این تاریخ هم ساختهوپرداخته صهیونیستها و رژیم پهلوی است و هیچ ریشهای در تاریخنویسیهای قبلی ندارد.» وی افزود: «همه اینها کار رژیم پهلوی است. اگر تاریخ را بخوانیم، سنگقبرها و شجرهنامهها را نگاه کنیم آیا اسمی از کوروش میبینیم؟» سردار نقدی درباره انقلاب اسلامی نیز گفته بود: «نمره انقلاب 20 است و ما از نمره آن کم نمیکنیم.» روزنامه ایران در واکنش به این اظهارات با اشاره به این که شخصیت های بزرگی مانند علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و آیت ا... مکارم شیرازی در تفسیر «نمونه» »، کوروش را همان ذوالقرنین مورد اشاره در قرآن دانسته اند، نوشت: چرا باید تلاش شود که ابعاد زیست فرهنگی و اجتماعی جامعهای چون جامعه ایران این گونه محدود به یک قرائت شود؟ آن هم جامعهای متکثر به لحاظ قومی، فرهنگی، زبانی، فکری و... که در خلال رویدادهای تاریخی در قرون متمادی و بسیار طولانی راه همزیستی را پیدا کرده است. این روزنامه در شماره روز گذشته در ادامه واکنش خود تصریح کرده که «ملت ما خود را همزمان مسلمان و ایرانی میداند و در خلال رویدادهای بزرگ تاریخی هم نشان داده که هیچ تمایلی برای وا نهادن یکی از این شاخصهای هویتی به نفع دیگری ندارد و آن ها را در تضاد با هم نمیبیند.» همچنین در همین باره محمدسعید احدیان مدیر مسئول روزنامه خراسان در توئیتی تصریح کرد: «پیشنهاد مطالعه بیانات رهبری و کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران شهید مطهری را به سردار نقدی می دهم تا معلوم شود نه رهبری به انقلاب نمره 20 می دهند نه ایدئولوگ های انقلاب ضدایرانیت هستند.» محمدرضا زائری، روحانی و فعال سیاسی نیز دیگر چهره ای بود که در واکنش به اظهارات سردار نقدی با کنایه نوشت: «لابد این کشور چهارتا بزرگ تر دارد و لابد میفهمند که اثر ادبیات امثال آقای نقدی در تطهیر رژیم پهلوی از تلاش شبکه من و تو بیشتر است و لابد بیشتر از هر کسی نگران فاصله نجومی نسل جدید با گفتمان خود هستند و لابد... چرا ما که نه سر پیازیم و نه ته پیاز که غصه بخوریم و خود را وسط بیندازیم.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
همه آنها که فیلم «رستگاری در شاوشنگ» یا سریال «فرار از زنـدان» را دیدهاند، حداقل برای لحظاتی با شخصیتهای اصلی ماجرا، بابت رنـج حبس و لذت رهایی از چهاردیواری زندان پس از برنامهریزی و تلاش فراوان برای فرار، همذاتپنداری کردهاند. درست است که هیچ کس بیدلیل به زندان نمیافتد و معمولا حبس، جریمه و تنبیه به دلیل ارتکاب جرم است اما احتمالا همه زندانیهای دنیا که به تحمل حبسهای طولانیمدت و ابدی محکوم اند، حداقل یکبار به فرار و رهایی از سوراخسمبههای زندان فکر کردهاند و خب گاهی پیش میآید که این تخیلات، عملی و رویای فرار واقعی میشود. درست مثل فرارِ 2 روز قبلِ 113 زندانی از یک زندان در غرب اندونزی به شکل گروهی که فضای خبری رسانههای دنیا را تحتتاثیر قرار داد و در زمینه فرار از زندان، اتفاق عجیب و جالبی است.
براساس گزارش جاکارتاپست از کوالالامپور، ظاهرا این زندانیان که اغلب متهمانِ پروندههای قاچاق مواد مخـدر هستند، با تخریب برنامهریزی شده و شکستن دیوار یک زندان 800 نفره و پاشیدنِ آبفلفل به چشم نگهبانان، فرار کردهانــد. هرچند با تلاش پلیس اندونزی که پس از این فرار، گروه های جستوجو و گشت متعددی برای یافتن این زندانیان تشکیل داد، 23 نفرشان دوباره دستگیر و زندانی شدند اما حدود 90نفر حداقل تا این لحظه، فرار موفقیتآمیزی داشتند که در بینقص بودن نقشهشان نمی توان شک کرد؛ آن 23نفر هم احتمالا اگر کمی زرنگ بودند به حبس برنمیگشتند. فرار گروهی در اندونزی البته سابقهدار است و بهنظر میرسد تخریب دیوار، روش محبوب زندانیهاست؛ همین امسال، 400 زندانی دیگر در استان «ریائو» توانستند با تخریب دیوار زندان فرار کنند. این خبر عجیب، جرقه پرونده امروز زندگیسلام شد؛ فرارهای بزرگ و تاریخی از زندان، چگونه و به چه ترتیبی شکل گرفتند و سرنوشت فراریها چه شد؟ اگر شما هم از مطالعه روایتِ این ماجراهای هیجانانگیز لذت میبرید، همراهیمان کنید.
فرار با بند رخت
چند زندان | انگلیس
«جک شپرد» یک سارق مشهور و حرفهای قرن 18 میلادی در لندن است که بارها با استفاده از بند رخت و وصل کردن لباسهایش به یکدیگر از زندانهای انگلیس فرار کردهاست. او اولینبار در سال 1724 میلادی از زندان سنت گیل فرار کرد. پس از این فرار چهار بار دیگر در سفت و سختترین زندانهای انگلیس زندانی شد اما هر بار موفق به فرار شد. او به جز زندان سنت گیل از زندانهای نیوپریزن و نیوگیت نیز فرار کردهاست. در نهایت پس از آخرین دستگیریاش به اعدام محکوم و در مقابل چشمان 200 هزار نفر به دار آویخته شد.
پناه به چاه فاضلاب
زندان تادیبی کلینتون | نیویورک
سال 2015 مقامات یک زندان فوق امنیتی در ایالت نیویورک، اعلام کردند که دو قاتل با ایجاد حفرهای در دیوار سلولشان از این زندان فرار کرده اند. این دو زندانی با بریدن یک لوله فولادی در پشت سلول خود، وارد سیستم فاضلاب شدند و خود را به خیابان نزدیک زندان رساندند. «ریچارد مت»، ۴۸ساله به خاطر آدمربایی و قتل به ۲۵سال حبس و همدست او «دیوید سوئت»، ۳۴ ساله به خاطر قتل معاون کلانتر منطقه به حبس ابد محکوم شدهبودند. دو فراری، روی لوله فولادی بریدهشده یک نقاشی نصب کردند و زیر آن نوشتند: «روز خوبی داشتهباشید!». پلیس نیویورک گفت: این اولین فرار از زندان فوق امنیتی کلینتون از ۱۵۰سال پیش تاکنون است. مقامات گفتهاند هنوز نمیدانند زندانیها چطور ابزارهای لازم را برای حفر تونل و بریدن جداره فولادی بهدست آوردهاند اما شاید ابزارها را از پیمانکارانی گرفتهاند که برای زندان کار میکردهاند.
سلطان فرار از زندان
چند زندان | ژاپن
«یوشی شیراتوری» یک مرد ژاپنی است که چهار بار از زندانهای ژاپن فرار کرده و به همین دلیل یکی از شناخته شدهترین فراریهای دنیاست.
مجازات او پس از محکوم شدن به قتل، 23 سال حبس بود و به همین دلیل تصمیم به فرار از زندان گرفت. او نخستین بار در سال 1936 میلادی از زندان «AOMORI» فرار کرد. در سال 1942 مجدد بازداشت شد و اینبار در سال 1944 از زندان آکیتا فرار کرد. دو سال بعد ماموران پلیس دوباره او را دستگیر کردند اما با تجربهای که در فرار به دست آوردهبود، تونلی از سلول خود به بیرون حفر کرد و در سال 1974 برای چهارمین و آخرین بار از زندان گریخت.
فرار با نقشه خانوادگی
زندان شماره 3 | مسکو
سال 2013میلادی ، شبکه تلویزیونی «NTV» روسیه، فرار یک قاچاقچی را گزارش کرد. «فرخ داشماناف»، زندانی اهل جمهوری ازبکستان، به جرم قاچاق مواد مخدر در زندان شماره 3 در غرب مسکو مشغول تحمل حبس خود بود که طی یک نقشه عجیب، فرار کرد. داستان از این قرار است؛ برادر داشماناف به ملاقات او میآید، در این دیدار، دو برادر حواس نیروهای پلیس را پرت و لباسهایشان را با هم عوض میکنند. بعد از تمام شدن مدت ملاقات، فرخ داشماناف در لباس برادرش، با خیال راحت از زندان بیرون میرود و برادر توی سلول میماند. جالب اینکه این نقشه ساعت 10صبح انجام میشود و ماموران، در هنگام شب موقع کنترل زندانیها شک میکنند که شکل و ظاهر زندانی فرق کرده است و تازه میفهمند چه اتفاقی افتادهاست و بعد از چند وقت راهی نداشتند جز رها کردنِ برادر بیگناه.
فرار با کره بادامزمینی
زندان آلاباما | آمریکا
شبکه تلویزیونی CNN در جولای سال 2017 میلادی از فرار 12 زندانی از زندان آلاباما خبر داد. این زندان یکی از خطرناکترین زندانهای آمریکاست که جمعی از زندانیان با استفاده از کره بادامزمینیِ ساندویچهای خود، درِ سلولها را باز و به کمک یکی از نگهبانهای کمتجربه از سیستمهای امنیتی زندان عبور کردند. دو نفر از فراریها به حکم قتل زندانی شدهبودند. ماموران پلیس در هنگام جستوجو برای یافتن فراریان، به مردم شهر هشدار دادند برای حفظ امنیت خود از محل کار و خانههایشان خارج نشوند. نیروهای FBI در ابتدا توانستند 11 نفر از فراریها را دستگیر کنند اما در نهایت، آن یک نفر هم به زندان بازگرداندهشد.
رژیم لاغری کارساز
زندان آسپن | آمریکا
سال 1977میلادی دوران محکومیت «تد باندی» مجرم سابقهدار، به دلیل قتل یک پرستار شروع شد. او که قبلا بهخاطر آدمربایی دستگیر و به زندان «یوتا» افتادهبود، اینبار با جرمی متفاوت در زندانی متفاوت، آب و هوا عوض میکرد. تد اما کسی نبود که برای همیشه در حبس بماند. او وکیلی برای خود انتخاب نکرد و در یکی از جلسات دادگاه درخواست کرد که برای مدتی کوتاه از کتابخانه زندان استفاده کند. با درخواستش موافقت شد و باندی از پنجره کتابخانه که در طبقه دوم قرار داشت، فرار کرد. او بعد از شش روز، درحالی که گم شدهبود، دوباره دستگیر و به زندان «گلنوود» منتقل شد. تد اما دستبردار نبود، طی چند ماه به میزان زیادی وزن کم کرد و توانست با جمع کردن بدنش از داخل حفرهای که برای تعمیر سیستم روشنایی سلول اش روی سقف حفر شدهبود، به داخل آپارتمان زندانبان راه پیدا کند و از در اصلی آن خارج شود.
بزرگترین فرار تاریخ
کمپ اشتلاگ | آلمان
«اشتلاگ لوفت» کمپ اسرای جنگی نیروی هوایی در آلمان بود که اسرای نیروی هوایی متفقین طی جنگ جهانی دوم آنجا نگهداری میشدند. در سال 1943 میلادی جمعی از اسرای این کمپ، نقشه فراری طراحی کردند و برای تحقق آن، سه تونل حفر کردند. ورودی این تونلها چنان با دقت تعبیه شدهبود که ماموران امنیتی کمپ نتوانند آنها را پیدا کنند. همچنین تونلها عمق 9 متری داشتند تا سر و صدای ناشی از حفر آنها، ماموران امنیتی را متوجه نکند. پس از یک سال در ماه مارس، 76 نفر از زندانیان با استفاده از این تونلها اقدام به فرار کردند اما فقط فرار سه نفر از آنان موفقیتآمیز بود. ماموران امنیتی، 50 نفر از فراریان را کشته و بقیه را به کمپ بازگرداندند.
الهام از یک فیلم سینمایی
نام زندان، نامعلوم | فرانسه
سال 2018 میلادی «ردوا فیِ» متهم عاشق سینما با سابقه چندین فقره سرقت مسلحانه، برای مرحله دوم فرارش از یک فیلم سینمایی الهام میگیرد و 2900 نیروی پلیس را برای تعقیب، دنبال خودش میکشاند. ردوا، در مرحله اول با پرتاب بمب دودزا از درهای داخلی زندان میگریزد و بعد سوار بالگردی میشود که در منطقهای نزدیک به زندان، منتظر او بودهاست. ابتدا دو نفر سیاهپوش مسلح با بمبهای دودزا وارد اتاق ملاقات میشوند که «ردوا» طبق نقشه در آن مشغول ملاقات با برادرش بود. نگهبانان این بخش که غیرمسلح هستند، آنجا را ترک میکنند و زندانی طی ۱۰دقیقه به همراه همدستانش فرار میکند. دو همدست او، بالگرد متعلق به یک مرکز خصوصی آموزش دانشجویی خلبانی را میدزدند و مربی پرواز را تهدید میکنند. بالگرد پس از ورود به منطقهای که به شدت تحت تدابیر امنیتی است، به سمت حیاطی که مانعی برای فرود ندارد، میرود و زندانی را سوار میکند.
مچاله در چمدان مسافرتی
چیتومال | مکزیک
همسر 19 ساله یکی از زندانیان زندان چیتومال مکزیکو در سال 2011 میلادی برای ملاقات همسرش با یک چمدان به زندان میرود. او تصمیم داشت همسر خود را در چمدان مخفی کند تا به این ترتیب او را فراری دهد. وی پس از ملاقات، اقدام به پرت کردن حواس نگهبانان و مخفی کردن همسرش داخل چمدان میکند و از سلول خارج میشود اما به دلیل اضطراب زیادی که در هنگام خروج از زندان داشت، ماموران امنیتی زندان به او مشکوک میشوند و پس از بازرسی اشیای همراهش، متوجه میشوند که زندانی در داخل چمدان بزرگ، مچاله شده و قصد فرار داشتهاست و نقشه فرار، شکل نگرفته، نابود میشود.
منابع: CNN، یورونیوز، فارس، ایرنا، آنا، برترینها
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نبی شریفی-جنگ خیابانی میان «جلیقه زردها» و پلیس ضد شورش آن قدر جدی شده که حالا معترضان برای پایدار بودن اعتراضات، با نردههای حفاظ خیابان و تنه درختان اقدام به سنگر بندی در خیابان های اطراف میدان طاق پیروزی در شانزلیزه کرده اند. در مقابل پلیس سعی دارد سد معبرهای ایجاد شده توسط جلیقهزردها را با تراکتورهای کوچک شهری کنار بزند. سنگفرش های شانز لیزه و کف خیابان های نزدیک آن همه خیس آب شده از باران ماشین های آب پاشی که معترضان را نشانه رفته است. پلیس برای مواجهه با معترضانی که تلاش می کنند دیوار امنیتی را بشکنند گاز اشک آور و بمب های صوتی استفاده می کند. آن ها آن قدر در خیابان شانزلیزه گاز اشک آور شلیک کرده اندکه چشم چشم را نمی بیند.«ادوارد فیلیپ»، نخست وزیر فرانسه نیز، از «درجه خشونت نادر» تظاهرات «جلیقه زردها» ابراز حیرت و شگفتی کرده است. طی درگیری های میان پلیس و تعدادی از تظاهرات کنندگان در خیابان شانزلیزه پاریس دست کم 129 تن دستگیر و 65 تن زخمی شدند. هر چند تعداد معترضان به دلیل مقابله پلیس کاهش یافته و دیروز روی هم ٣۶ هزار نفر در سرتاسر کشور و ۵۵۰۰ نفر در شهر پاریس شرکت کردند، اما سطح خشونت های معترضان که به دنبال کاهش مالیات بر سوخت هستند افزایش یافته است. اعتراضاتی که گفته می شود از نارضایتی بر قیمت سوخت فراتر رفته و استعفای دولت، همراه با اصلاحات قانون مالیاتی را در بر گرفته است. بیشترین درگیری های دیروز میان پلیس و حدود ۱۵۰ تن از جلیقه زردها در اطراف «طاق پیروزی» و «بنای یادبود سرباز گمنام» در انتهای خیابان شانزلیزه روی داد. این در حالی بود که بر اساس اعلام قبلی وزارت کشور فرانسه، خیابان «شانزلیزه» بسته شده و از رهگذران برای عبور کارت شناسایی خواسته می شد. به همین سبب معترضان در خیابانهای مجاور و در میدان «شارلدوگل» تجمع کردهاند. هفته گذشته معترضان در خیابان شانزلیزه با آتشزدن صندلی کافهها، شکستن شیشه مغازهها و پرتاب کپسولهای گاز آتشزا با نیروهای انتظامی درگیر شده بودند.جنبشی که با عنوان «جلیقه زردها» دهم اکتبر با فراخوان دو راننده بین شهری جوان اهل سنه مرن (شهری نزدیک به پاریس) آغاز شده، اعتراضی است عمومی به افزایش مالیات ها و عوارض، از جمله مالیات سوخت و فقری که بیش از پیش دامنگیر طبقات و گروه های مختلف اجتماعی می شود. به گفته منتقدان، رئیس جمهوری فرانسه، امانوئل ماکرون، پس از روی کار آمدن ،مالیات بر درآمد ثروتمندان این کشور را لغو کرده و در عین حال انواع مالیات های طبقۀ متوسط و به ویژه طبقات فرودست جامعه را دایم افزایش داده است. طبقه متوسط را کارمندان، کارگران و خانوادههای ساکن در حومه شهرهای بزرگ یا مناطق روستایی تشکیل می دهند، آن ها می گویند برای رفت و آمد و زندگی روزمره به خودروی شخصی وابسته هستند و معتقدند که اصلاح مالیاتی آن ها را با بحران مالی روبه رو می کند. در مقابل دولت فرانسه تمام عزم خود را به کار بسته تا برای رسیدن به «اقتصاد سبز» و کاهش آلاینده های کربنی مردم این کشور به خرید خودروهای برقی-بنزینی روی آورند. در کنار این فرانسه قرار است از ابتدای سال آینده میلادی مالیات بر هر لیتر گازوئیل را 6.5 و هر لیتر بنزین را 2.9 سنت افزایش دهد. بر اساس آخرین گزارشهای موسسات آماری در فرانسه، بیش از ۱۴ درصد جمعیت ۶۷ میلیونی این کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. طبق نتایج نظرسنجی موسسه فرانسوی ایپسوس (Ipsos) در شهریور ماه امسال، بیش از یک چهارم فرانسویها پول کافی برای خوردن میوه و سبزیجات تازه نداشتند. در طول یک سال اخیر قیمت بنزین در فرانسه ۱۵ درصد و قیمت گازوئیل ۲۳ درصد افزایش یافته است. به گزارش گاردین، در تاریخ سوم آذرماه جاری، محبوبیت مکرون به ۲۶ درصد کاهش یافته، در حالی که این جنبش از حمایت حدود ۸۰ درصد مردم فرانسه برخوردار است. رسانههای داخلی فرانسه میگویند معترضان عموماً کسانی را شامل میشوند که در انتخاباتهای فرانسه رأی نمیدادند. بولر، یکی از اعضای شناختهشده این جنبش به بیبیسی میگوید: «ما نمیخواهیم کسی جنبش ما را به نام خود مصادره کند. ما رهبر جنبش نمیخواهیم. انقلاب فرانسه با جنگ آرد آغاز شد. اکنون این جنگ برای ما، جنگ مالیات و سوخت است. »
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بودجه سال 98 دولت، در حالی آخرین مراحل تنظیم و ارسال به مجلس را پشت سر می گذارد که محاسبات حکایت از ناهم ترازی بودجه قوه مجریه دارد. معمولا بودجه چند قلم کلیدی دارد که تعیین کننده اصلی منابع عمومی است؛ نرخ تسعیر[1] ارز دولتی، قیت نفت و میزان فروش نفت. بقیه متغیرها مثل هزینه های جاری، درآمد مالیاتی و ... عمدتا قابل تغییر جهشی نیستند و معمولا به اندازه نرخ تورم رشد می کنند. از این رو برای رفع این ناهم ترازی، چشم ها به نفت و دلارهای حاصل از آن خیره شده است. میزان صادرات نفت، احتمالا تا محدوده 1.5 میلیون بشکه در روز افت خواهد کرد و قیمت طلای سیاه هم نزولی است. در این شرایط با احتساب نفت 55 دلاری و صادرات 1.5 میلیون بشکه در روز و درآمد مالیاتی 100 هزار میلیارد تومانی، دولت برای تامین هزینه های جاری اش (حدود 325 هزار میلیارد تومان[2] با احتساب رشد 20 درصدی وعده داده شده)، نیاز به تسعیر ارز با نرخ هشت هزار تومان دارد!
اما تعیین نرخ تسعیر ارز در محدوده هشت هزار تومان، حداقل دو اثر منفی جدی دارد؛ 1- یک موج گرانی شدید 90 درصدی برای اقلام اساسی ایجاد خواهد کرد که تبعات رفاهی و تورمی سنگینی خواهد داشت و عملا قابل پذیرش نیست. برخی مسئولان دولتی نیز پیشتر بر حفظ ارز 4200 تومانی در سال آینده تاکید کرده بودند. 2- تعیین نرخ ارز مرجع به میزان 8 هزار تومان یک سیگنال افزایشی بسیار قوی به بازار آزاد خواهد داد که می تواند موجب رشد مجدد نرخ ها در این بازار شود. بازار نرخ ارز مرجع را به عنوان یک نرخ بسیار حداقلی در نظر می گیرد و به آن واکنش نشان می دهد.
بنابراین تحلیلگران سراغ دیگر متغیرها می روند تا با حفظ دلار مرجع در محدوده 4 تا 5 هزار تومان، ناهم ترازی بودجه دولت را درمان کنند. اما دست شان چندان باز نیست چرا که افزایش صادرات نفت در شرایط تحریمی و به خصوص در سال آینده با پایان یافتن معافیت برخی کشورها، چندان واقع بینانه نیست. در نظر گرفتن قیمت طلای سیاه در محدوده بالاتر از 60 دلار هم با توجه به روند صعودی تولید در بازار، مخصوصا از سوی آمریکا، نمی تواند به واقعیت نزدیک باشد. تراز کردن بودجه با افزایش درآمد مالیاتی هم در شرایط فعلی اقتصادی عملا غیرممکن است. همچنین افزایش درآمد از محل انتشار اوراق نیز نمی تواند منبع پایداری باشد و به خصوص استفاده از این منابع برای امور جاری – که در این جا محل بحث است- به هیچ وجه قابل تجویز نیست.
متاسفانه فضای تحلیلی بسیاری از کارشناسان و مخصوصا دولتی ها همین موارد فوق است. نرخ تسعیر ارز حاصل از «صادرات نفت»، قیمت «نفت صادراتی» و میزان «صادرات نفت» اقلامی است که برای تراز کردن بودجه مدام دستخوش تغییرات و محاسبات قرار می گیرند. این در حالی است که نفت صادراتی کشور، در مجموع حدود 2 میلیون بشکه در روز است که در شرایط تحریم کاهش هم خواهد یافت. اما حدود 3.5 میلیون بشکه نفت و معادل نفت[3] در داخل تولید، عرضه و مصرف می شود که هیچ محاسبه ای درباره ارزش آن و قیمت فروش آن انجام نمی شود. طبق ترازنامه انرژی سال 94، تولید انرژی کشور 2.4 میلیارد بشکه معادل نفت بوده است؛ یعنی 6.6 میلیون بشکه در روز. با کسر صادرات و اتلاف، میزان مصرف داخلی انرژی 1318 میلیارد بشکه بوده است که در مقیاس روزانه عدد 3.6 میلیون بشکه را نشان می دهد؛ رقمی که دوبرابر میزان فعلی صادرات نفت کشور است.
البته استفاده از واژه «مصرف» برای این رقم بزرگ 3.6 میلیون بشکه ای، کمی مسامحه آمیز است؛ همه می دانند که میزان زیادی از این منابع انرژی به دلیل قیمت پایین سوخت تحویلی به کارخانه ها، نیروگاه ها و پالایشگاه ها و همچنین در مسیر انتقال و به خصوص در زمان مصرف نهایی تلف می شود. همچنین عرضه ارزان این منابع، حجم قابل توجهی از قاچاق را هم رقم می زند که به معنی صادرات مجانی درصد زیادی از بشکه های نفتی به کشورهای همسایه است! حتی آن مقدار از این منابع که در داخل توزیع و مصرف می شود هم به شکل بسیار ناعادلانه ای توزیع می شود، به گونه ای که عموما طبقات بالای درآمدی بیشترین سهم را از این منابع یارانه ای می برند. طبق برخی محاسبات، حدود 70 درصد از یارانه هایی که در قالب این 3.6 میلیون بشکه نفت در کشور توزیع می شود به 30 درصد بالای درآمدی کشور – 3 دهک ثروتمند- می رسد و 30 درصد دیگر به 70 درصد دیگر جمعیت[4]!
در این شرایط، بسی عجیب است که این همه تمرکز بر 1.5 تا 2 میلیون بشکه نفت صادراتی داریم اما دوبرابر نفت توزیعی در داخل را موردتوجه قرار نمی دهیم! باید پذیرفت که تراز کردن واقعی بودجه با سه رقم نخ نمای «نرخ تسعیر ارز»، «قیمت نفت» و «میزان فروش نفت»، در سال 98 آسان نخواهد بود و اگر بشود عوارض بسیاری مخصوصا در بازار ارز و همچنین نرخ تورم خواهد داشت. ای کاش در این شرایط سخت، کمی هم در ارقام نفت توزیعی در داخل تامل کنیم و از محل مقدار یا نرخ این بشکه های نفتی، بودجه را تراز کنیم[5]. البته این موضوع نیز هزینه ها و عوارضی خواهد داشت اما یک بررسی ساده نشان می دهد که عوارض آن بسیار کمتر از تعیین نرخ تسعیر بالا برای ارز و مشابه آن است. نگارنده معتقد است این روزها، عامه جامعه هم به این برداشت رسیده است که هیچ طرحی بدون هزینه نیست و سیاست بهینه، انتخاب کم هزینه ترین مسیر برای پیشبرد امور است؛ از این رو دولت، به جای نگرانی بی مورد، بهتر است فقط به بهینه ترین راهکار بیندیشد نه موضوعات دیگر.
پی نوشت:
[1] شرکت نفت – به نمایندگی از دولت- نفت را می فروشد و دلارها را تحویل بانک مرکزی می دهد. بانک مرکزی معادل منابع دلاری، به اندازه سهم دولت که حدود 60 درصد است، به دولت ریال می دهد تا در داخل استفاده کند. این که به ازای هر دلار چند ریال پرداخت شود، محل بحث است که به آن نرخ تسعیر ارز دولتی گفته می شود.
[2][2] فقط هزینه های دولت مدنظر است و بودجه عمرانی صفر و خالص درآمد حاصل از فروش هم صفر فرض می شود. سهم دولت از درآمد نفتی هم 60 درصد – با کسر سهم شرکت نفت و صندوق توسعه و مناطق محروم- در نظر گرفته می شود.
[3] معمولا همه اقلام انرژی را بر اساس شاخص هایی به نفت تبدیل می کنند تا مقایسه پذیر شود و به آن «معادل نفت» می گویند. البته در کشورها عمده انرژی تولید و مصرفی، در نهایت به نفت و گاز برمی گردد و این تبدیل، خطایی ایجاد نمی کند.
[4] البته، متاسفانه، رقم دقیقی درباره میزان اتلاف، میزان قاچاق و میزان انحراف در توزیع یارانه ها در قالب فروش داخلی انرژی در دست نیست اما برآوردها حکایت از ناکارآمدی و انحراف جدی در این زمینه دارد.
[5] البته این منابع، به طور مستقیم قابل انتقال به بودجه عمومی نخواهد بود اما واضح است که ایجاد ساز و کار قانونی و حقوقی آن سخت نیست. حتی در صورتی که این ساز و کار محقق نشود، دولت می تواند بسیاری از طرح های رفاهی و پرداخت های انتقالی و حمایتی را از این محل تامین مالی کند و از فشار بر بودجه بکاهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در جدیدترین مصاحبه اش، منشأ بسیاری از آسیب ها و جرایم را مواد مخدر دانست و گفت: « حدود ۷۰ درصد زندانیان کشور به واسطه جرایم مرتبط با مواد مخدر در زندان به سر می برند و ۵۵ درصد طلاق ها به دلیل اعتیاد به مواد مخدر رخ می دهد.» (منبع خبر: تسنیم) بنابراین ضروری به نظر می رسد که با توجه به این آمار بالا، همه ما بدانیم با یک همسر معتاد باید چطور رفتار و در مسیر ترک کمکش کنیم تا زندگی مان به طلاق نکشد. ادامه این مطلب خطاب به زن و شوهرهایی است که همسرشان به بلای خانمان سوز اعتیاد دچار شده و تصورشان از تنها راه درست، طلاق است.
عوارض مصرف مواد مخدر
مصرف مواد، مشکلاتی به همراه دارد از جمله: هدر دادن سرمایه و پول، ارتباط با افراد ناسالم، ایجاد عوارض جسمی و روحی مانند نشانگان تحمل و علایم ترک (خماری و نشئگی)، مشکلات روانی مانند ناپایداری خلق و عاطفه و رفتارهای تکانشی، صرف مدت زمان زیاد برای مصرف و در نتیجه از دست رفتن زمان مفید برای تولید و اشتغال و بسیاری علایم دیگر که در اثر مصرف این گونه مواد ایجاد می شود.
اهمیت داشتن رفتار اصولی با همسر معتاد
عوارض و آسیب های مطرح شده درباره مواد، برای نابود کردن یک رابطه مشترک کافی است و نیاز به هیچ عامل دیگری نیست! افرادی که به مصرف مواد وابسته هستند، زندگی مشترک بسیار شکننده و آسیب پذیری دارند. بخش قابل توجهی از دلایل وقوع طلاق به مصرف مواد یکی از دو طرف یعنی زن و مرد بر می گردد و این بلای خانمان سوز مهم ترین نهاد و پایگاه اجتماعی را متزلزل و آسیب پذیر کرده است. پس مهم است که بتوان گام هایی برای کمک به زوجین در حل این مشکل برداشت. برخی نکاتی که در این زمینه حائز اهمیت است، در ادامه مطرح می شود.
1- به او نگویید بیمار: اعتیاد یک بیماری و فرد مصرف کننده بیمار است. فرد مصرف کننده ای که قبول ندارد بیمار است یا از شنیدن این حرف ناراحت می شود، بینش ضعیفی درباره مشکل خود دارد. البته شما هیچ گاه به یک فرد معتاد نگویید بیمار! زیرا توان پذیرش این واقعیت را ندارد. یا حداقل از زبان شما نمی پذیرد و بهتر است این کار را به یک متخصص بسپارید. شما همین قدر که بدانید این فرد بیمار است، کافی است. مسئولیت درمان یک فرد معتاد هم بر عهده همسر او نیست ولی اگر فرد خیرخواهی باشید، می توانید به درمان او کمک شگرفی کنید. همسر فرد معتاد می تواند برای همراهی کردن او در رفتن به مرکز درمانی کمک کند، در کنار او حضور داشته باشد و به او دلگرمی بدهد. اطلاعات لازم برای ترک را تهیه کنید و به فرد مصرف کننده امیدواری بدهید که این مشکل قابل حل است. فقط مراقب باشید که مورد سوءاستفاده قرار نگیرید. مسئولیت اعتیاد به دوش فرد مصرف کننده است و در گام اول او باید بپذیرد که نقش فعالی در حل مشکلش داشته باشد.
2- خانه نباید محل مصرف مواد باشد: فرد معتاد نباید برای مصرف مواد، در محیط خانه احساس امنیت کند. خانه حریم مشترکی است و باید قوانینی بر آن حاکم باشد. مثلا کسی حق ندارد در محیط خانه سیگار بکشد یا مواد مصرف کند. کسی حق ندارد افراد مصرف کننده را به خانه بیاورد و ... . اگر بخواهید این قوانین به درستی اجرا شود باید با اقتدار چنین انتظاری را در خودتان ایجاد کنید و حق خودتان بدانید که در محیط خانه احساس امنیت کنید. اگر شما یک زن هستید باید بدانید این حق شماست که همسرتان خرج زندگی را فراهم کند. برای مردی که صبح تا شب در خانه مشغول مصرف و خواب است، خانه باید به مکانی تبدیل شود که احساس ناراحتی بکند. اگر خانه مکان امنی برای فرد مصرف کننده شود، تا پایان عمر به رفتارش ادامه خواهد داد. اجازه ندهید که همسرتان در خانه مصرف کند. شاید این سوال پیش بیاید که اگر به همسرم اجازه ندهم در خانه مصرف کند، بیرون از خانه و پیش دوستانش مصرف خواهد کرد و این بدتر است. در پاسخ باید گفت که اولا برای هر فرد معتادی سخت تر است که بخواهد بیرون از خانه مصرف کند و ثانیا او متوجه می شود که هیچ گاه رفتارش مورد قبول شما واقع نشده و همین اهرمی برای فشار بر او و ترک خواهد بود.
3- صریح و شفاف به او اعتراض کنید: ترس تان را کنار بگذارید. اغلب تداوم رفتار یک فرد مصرف کننده به خاطر احساس اطمینانی است که در فضای خانه دارد. مثلا یک مرد متوجه می شود که می تواند بدون هیچ مشکلی در خانه مواد مصرف و تمام خدماتی را که می خواهد، دریافت کند بدون این که برایش کمترین مشکلی به وجود بیاید و همسرش خم به ابرو نمی آورد. اغلب همسرانی که با ترس زندگی می کنند، هیچ گاه به خاطر پایمال شدن حق و حقوق شان عکس العملی نشان نمی دهند. واقعیت این است که اگر به یک فرد معتاد اجازه دهید، فرش زیر پایتان را هم خواهد فروخت تا بتواند خرج موادش را تهیه کند. بسیاری از افراد به خاطر ترس از کتک خوردن توسط همسرشان یا مورد فحاشی قرار گرفتن از طرف او، سکوت می کنند و هیچ عکس العملی نشان نمی دهند. منظور ما این نیست که شما هم به همان شیوه او رفتار کنید، یعنی فحاشی کنید، کتک بزنید یا وسایل را بشکنید. باید بدانید که قدرت افراد به زور بازو نیست. در زندگی اجتماعی، قانون پشتیبان افراد است و کسی که حق و حقوقش را نشناسد، امکان سوء استفاده از او افزایش می یابد.
4- برایش محدودیت ایجاد کنید: خلاصه این که برای تغییر رفتار فرد مصرف کننده هم جامعه و هم خانواده باید علاوه بر حمایت های عاطفی، محدودیت هایی نیز برایش در نظر بگیرند تا بتواند بر این مسئله غلبه کند. این محدودیت ها صرفا برای کمک به فرد مصرف کننده و رهایی او از بیماری اعتیاد است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«ما در داخل کشور گُسل هایی داریم؛ گُسل های قومی ، گُسل های عقیدتی و گُسل های جناحی... این گُسل ها تا مادامی که فعّال نشده، زلزله به وجود نمیآید؛ اشکالی هم ندارد. بودن اختلافات اشکالی ندارد. اگر چنان چه این گُسل ها فعّال شد، آنوقت زلزله به وجود میآید، سعی دشمن در فعال کردن این گُسل هاست؛ حواس تان باشد. مرتباً دارند بر آتش اختلافات می دمند برای این که آن را برافروختهتر و مشتعلتر بکنند... مراقب باشید دشمن این گُسل ها را فعّال نکند...» این راهبرد رهبر انقلاب است که همین دو سال پیش مطرح شد، نه فقط خطاب به نمایندگان مجلس حاضر در آن دیدار بلکه خطاب به همه مسئولان به ویژه مسئولان فرهنگی کشور . در شرایطی که ده ها شبکه ماهواره ای از ایران گرایی به عنوان عاملی در تقابل با اسلام استفاده می کنند، اظهارات اخیر سردار نقدی معاون فرهنگی سپاه، به ویژه پرداختن به موضوع پر حرف و حدیث کوروش و تحلیل این شخصیت تاریخی، بی شک دست گذاشتن روی گسل ایرانیت و اسلامیت است. گسلی که چهره هایی مانند شهید مطهری و شهید بهشتی تلاش بسیاری کردند تا تبلیغات روانی دشمن را مبنی بر تعارض این دو منبع قدرت ایران اسلامی خنثی کنند. بی شک امکان طرح منصفانه و همه جانبه مسئله پردامنه ای مانند کوروش در برشی کوتاه از یک سخنرانی ممکن نبوده و از عهده فردی که مسلط به همه ابعاد تاریخی قضیه نیست، بر نمی آید. اما آتشی که این طرح بحث ناقص در ذهن مخاطب در فضای مجازی ایجاد می کند، به این سادگی ها خاموش شدنی نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در میان عکسهای منتشر شده از محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در نشست سران جی بیست در آرژانتین عکس او در کنار ولادیمیر پوتین جالب و "معنادار" است. بن سلمان در این عکس که پیوست این متن است، انگشت اشاره خود را بالا برده و نگاهی رضایتمندانه و خندان به پوتین دارد و زبان حالش خطاب به رئیس جمهور روسیه این است که "تنها" کسی بودی که تمام قد از من حمایت علنی کردی و هرگز آن را فراموش نخواهم کرد. در قضیه خاشقچی روسیه کاملا در کنار عربستان و روایتهای متناقض آن ایستاد. جدا از این که روسیه با توجه به کارنامهاش در ترور مخالفان خود در خارج یک نوع همذاتپنداری در این باره دارد، اما این تنها دلیل مغازله پوتین برای پادشاهی سعودی نیست، بلکه دلایل آن متعدد است .از جمله مهمترین این علل بحث نفت و انرژی است. مسکو و ریاض حدود یک چهارم نفت خام جهان را تولید میکنند. روسیه به عنوان بزرگترین صادر کننده غیر اوپکی نفت جهان میخواهد عربستان بزرگترین صادر کننده اوپکی را در تنظیم بازار نفت همراه خود داشته باشد. علت آن هم این است که روسها خاطره تلخی از سیاست نفتی عربستان دارند. به گفته یگور گیدار اقتصاددان، سیاستمدار و مقام روسی روزگار یلتسین، فروپاشی شوروی روزی کلید خورد که ریاض در سپتامبر 1985 سیاست نفتی خود را تغییر داد و تولید نفت را چهار برابر افزایش داد که به سقوط قیمتها انجامید و شوروی تنها در یک سال 20 میلیارد دلار زیان کرد و این مبلغ در آن زمان برای اقتصاد بحرانی شوروی بسیار زیاد بود و قابل جبران نبود.سعودیها با این اقدام خود قصد تضعیف شوروی و انتقام از جنگ افغانستان را داشتند. البته ناگفته نماند که گامی هماهنگ با کاخ سفید بود.شوروی اولین کشوری بود که مملکت حجاز و نجد به زعامت عبدالعزیز بن سعود را در سال 1926 به رسمیت شناخت. این روابط از سال 1932 پس از بنیان گذاری پادشاهی سعودی چند سالی دوام آورد؛ تا این که در سال 1938 به دنبال تصمیم شوروی برای بستن کنسولگری خود در جده، ریاض روابط سیاسی خود را با آن قطع کرد. این قطعی روابط تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دوام یافت. هم اکنون حدود یک سالی است که روابط ریاض مسکو در حال توسعه است و در اکتبر 2017 ملک سلمان اولین پادشاه عربستان بود که به مسکو سفر کرد. در میان همپیمانان آمریکا در منطقه، عربستان معمولا همه تخممرغهای خود را در سبد غرب و واشنگتن میگذاشت و نگاهی به شرق نداشت؛ اما امارات و مصر چنین نبودند. حالا به نظر میرسد که ریاض نیمنگاهی به شرق تزاری دارد و در اندیشه تقویت روابط با آن است.اکنون به دنبال بحران ترور جمال خاشقچی، محمد بن سلمان خود را وامدار خیلیها میداند. از یک طرف تنها کسی که قدرت نجات او را داشت و این کار را کرد، دونالد ترامپ بود. پشت پرده آن هم بنیامین نتانیاهو قرار داشت. در کنار آن دو هم پوتین "تنها" رهبری در جهان بود که حمایتی علنی و جدی از پادشاهی عربستان در این مسئله داشت و "تنها" روایت آن را قبول داشت و توجهی به روایت ترکیه نکرد؛ کشوری که روابطش با روسیه توسعه قابل توجهی یافته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه بین الملل-«جورج اچ دبلیو بوش» چهل و یکمین رئیس جمهور آمریکا ( بوش پدر) در حالی در اثر ابتلا به بیماری پارکینسون در 94 سالگی درگذشت که خودداری وی از عذرخواهی از مردم ایران به دلیل سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران، خاطره ای تلخ از او در اذهان ایرانی ها باقی گذاشت. در 12 تیر 1367 با شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایران مرتکب جنایتی هولناک شد. در آن زمان جورج بوش پدر معاون «رونالد ریگان» رئیس جمهوری وقت آمریکا بود و به جای دلجویی و عذرخواهی از مردم ایران گفت: «من هرگز از طرف آمریکا عذرخواهی نمیکنم. من اهمیتی نمیدهم که چه کاری انجام شده است. اهمیت نمیدهم که حقیقت چیست.»«جورج اچ دبلیو بوش» در 12 ژوئن 1924 به دنیا آمد. وی در طول سالهای 1971 تا 1973 در زمان ریاست جمهوری «ریچارد نیکسون» سفیر ایالات متحده در سازمان ملل و مدیر سازمان سیا در سالهای 1976 و 1977 بود و قبل از آن در سالهای 1974 تا 1976 میلادی سفیر ایالات متحده در جمهوری خلق چین بود. او در سال 1992 انتخابات را به بیل کلینتون واگذار کرد.فروپاشی دیوار برلین و فروپاشی شوروی سابق از جمله اولین رویدادهایی بودند که در آغاز ریاستجمهوری او به وقوع پیوستند. او همچنین دستور انجام عملیاتهای نظامی در پاناما و خلیج فارس را صادر کرد. در سال 1989، بعد از فروپاشی دیوار برلین، جورج بوش با «میخائیل گورباچف»، دبیر کل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی دیدار کرد. بعد از انحلال شوروی، بوش و گورباچف اعلام کردند آمریکا و روسیه وارد دوران شراکت راهبردی شدهاند.
جنگ خلیج فارس
او در سال 1991 هم در راس ائتلافی بینالمللی متشکل از برخی از کشورهای غربی - آفریقایی و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به عراق حمله کرد. ارتش عراق 2 اوت 1990 به کویت حمله و در کمتر از نیم روز این کشور را اشغال کرد. چند ماه بعد در 17 ژانویه 1991، آمریکا در رأس ائتلافی متشکل از 34 کشور بمباران مواضع عراقیها را همزمان در داخل کشورشان و کویت آغاز کرد.بوش در سالهای بعد در مناظرههای انتخاباتی سال 1992 یکی از انگیزههایش برای انجام این عملیات نظامی را جلوگیری از تسلط صدام بر بخش عمدهای از نفت جهان اعلام کرد، زیرا منابع نفتی بغداد و کویت در آن زمان تقریباً برابر بود و این هراس وجود داشت که صدام با اشغال کویت، درصد زیادی از منابع نفت جهان را به خود اختصاص بدهد.
دوستی با صدام
بوش، به رغم این به گواه اسناد مختلف، به دلیل دشمنی دیکتاتور عراق با ایران به صورت مخفیانه سیاست دوستی با او را اتخاذ کرده و به دنبال بهبود روابط با او برآمده بود. «بیل کلینتون» در جریان مناظرههای انتخاباتی سال 1992، این موضوع را به جورج بوش یادآور شد و از او انتقاد کرد. او گفت: «...اما بگذارید نگاهی کنیم به جایی که به نظر من اشتباه واقعی اتفاق افتاد. در سال 1988 وقتی جنگ بین ایران و عراق تمام شد، ما میدانستیم که صدام ستمگر است، اما چون علیه ایران بود با او تعامل کردیم – دشمن دشمن من، ممکن است دوست من باشد! جنگ تمام شده؛ ما میدانیم او از گاز خردل علیه مردم خودش استفاده میکند، میدانیم که او تهدید کرده نصف اسرائیل را خاکستر میکند. چندین نهاد دولتی – چندین نهاد – اطلاعاتی داشتند مبنی بر این که وی کمکهای ما را به مصارف نظامی تبدیل میکند و در تلاش برای ساخت سلاحهای کشتار جمعی است. اما در اواخر سال 1989، رئیسجمهور (بوش) سیاست مخفیانهای را امضا کرد که میگفت ما تلاش برای بهبود روابط با او را ادامه خواهیم داد؛ قبل از حمله کویت هم نوعی پیام برایش فرستادیم که هنوز هم خواهان روابط بهتر هستیم. بنابراین من فکر می کنم چیزی که غلط بود... من هر چیزی را که شایسته تحسین باشد می گویم، اما تقصیر (دولت) در مماشات با صدام حسین بود، در حالی که دلیلی برای انجام آن وجود نداشت و افرادی در رده های بالای دولت ما میدانستند که او قصد انجام کارهایی را دارد که تجاوزگرانه است.
حمله به پاناما
جورج بوش پدر از آغاز برای ماجراجوییهای خارجی بیش از سیاست داخلی ارزش قائل بود. او در دسامبر سال 1989 برای عزل «مانوئل نوریگا» که زمانی متحد آمریکا بود و با کودتای سیا روی کار آمده بود، دستور حمله به پاناما را صادر کرد. این حمله که چهار روز به طول انجامید به کشته شدن صدها نفر منجر شد و توسط مجمع عمومی سازمان ملل محکوم شد.
رسوایی جنسی
در سال 2017 میلادی چند زن، بوش را متهم کردند که در مراسم گرفتن عکس به آن ها تعرض کرده است موضوعی که سخنگوی او مجبور به عذرخواهی شد و آن را نشانه شوخ طبعی وی دانست.این ماجرا به دنبال داغ شدن موضوع تعرضات جنسی مقامات آمریکایی مطرح شد. یک پزشک متخصص مغز و اعصاب، چنین استدلال کرد که بیماری پارکینسون می تواند روی بخشی از مغز تاثیر بگذارد و ممکن است رفتارهای این چنینی از بیمار سر بزند اما یکی از زنان معترض چنین استدلالی را غیرقابل توجیه توصیف کرد.
فراخبر
مرگ " نظم نوین جهانی "!
امیرعلی ابوالفتح –بوش پدر گرچه فقط یک دوره رئیس جمهور بود و در سال 1992 به بیل کلینتون ، فرماندار دموکرات جوان آرکانزاس باخت و کاخ سفید را واگذار کرد ، با این حال ، یکی از تاثیرگذارترین سیاستمداران نیم قرن اخیر تاریخ آمریکا شناخته می شود . وی برای هشت سال معاون رئیس جمهور ، برای چهار رئیس جمهور و برای هشت سال دیگر پدر رئیس جمهور آمریکا بود . به جز جان آدامز ، رئیس جمهوری دوم آمریکا ، هیچ رئیس جمهوری در تاریخ این کشور موفق نشده بود پسرش را برکرسی بنشاند که خود چهار سال بر آن تکیه زده بود . بوش پدر بیش از هر رئیس جمهوری دیگر در 70 سال اخیر آمریکا ، بر صحنه روابط بین الملل تاثیرگذاشته است. اتحاد شوروی به عنوان کانون بلوک شرق در دوره ریاست جمهوری بوش پدر فروریخت . پیش از آن نیز دیوار برلین به عنوان نماد جدایی جهان غرب و جهان شرق فروریخته بود . بوش پدر همچنین با لشکر کشی به خاورمیانه برای عقب راندن عراق صدام از کویت ، آشوبی را در حساس ترین منطقه جهان به راه انداخت که هنوز بعد از حدود سه دهه فروکش نکرده است. برنامه سلطه آمریکا بر عراق که در زمان بوش پدر ناتمام ماند ، 12 سال بعد توسط فرزند ارشد وی ، با سرنگونی صدام و اشغال خاک عراق تکمیل شد . بوش پدر همچنین با عبارت پرطمطراق " نظم نوین جهانی " شناخته می شود ، نظمی که قرار بود بعد از پایان جنگ سرد و پیروزی لیبرال دموکراسی بر کمونیسم ، برای جهان ، صلح ، امنیت و رونق به همراه آورد . با این حال ، 30 سال بعد از آن روزها ، اکنون جهان به مراتب بیشتر در جنگ ، ناامنی و فقر فرورفته است " نظم نوین جهانی " سال ها پیش از این که جورج هربرت واکر بوش برای همیشه چشم بر جهان ببندد ، مرده بود .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.